پایان نامه مقایسه رضایتمندی شغلی کارکنان سازمان آموزش و پرورش و بهزیستی

پایان نامه حاضر در صدد روشن ساختن تاثیر عواملی است که موجب افزایش رضایت شغلی کارکنان بهزیستی و آموزش و پرورش می گردد. همچنین سعی بر این است که به پرسشهای زیر پاسخ داده شود:

میزان رضایت شغلی در کارکنان سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش بررسی شود

آیا بین رضایت شغلی کارمندان سازمان بهزیستی و کارمندان آموزش و پرورش تفاوت وجود دارد؟

اهمیت موضوع تحقیق

شناخت عواملی که بر رفتار شغلی کارکنان ادارات و بالاخص کارکنان بهزیستی اثرات مطلوب و نامطلوب گذاشته و موجب خرسندی و یا نارضایتی آنان گردیده است و یا احتمالا برنامه ریزی نیروی انسانی را مواجه با شکست و یا قرین می گرداند امری ضروری و حیاتی برای سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش خواهد بود. با شناخت عواملی که باعث رضایت و نارضایتی از کار می شود، برداشتن یا ارائه ی امکانات رفاهی بیشتر (نظیر تامین مسکن، افزایش درآمد، اتخاذ روشهای تشویقی، گروه تشویقی، وام، بورسیه تحصیلی) موجب ایجاد انگیزه قوی در کارمندان می شود

وقتی فردی از شغلی که اختیار کرده است لذت ببرد و احساس رضایت کند قهرا از تمام توانایی ها و استعدادهای بالقوه و امکانات خود در راه رسیدن به هدف های شعلی بهره می جوید و ضمن اینکه موجبات افزایش کارایی و موفقیت شغلی خود را فراهم می سازد؛ زمینه موفقیت سازمان را نیز در ابعاد وسیع تری در راستای اهداف و آرمانهای آن سازمان مهیا خواهد ساخت و از آنجا که هر مسئولی ذر صدد افزایش رضایت شغلی پرسنل سازمان خویش است لازم است ابتدا وضع موجود و عواملی که به نحوی در رضایت یا عدم رضایت شغلی کارکنان موثر بوده یا هست را شناسایی کرده و با اخذ اطلاعاتی عینی و دقیق در صدد ایجاد جوی مناسب و به منظور ایجاد رضایت کارکنان از مشاغلشان برآید. بنابر این همین ضرورت، محقق درصدد است مقایسه ای بین عوامل موثر بر رضایت شغلی کارکنان بهزیستی و آموزش و پرورش را مورد تبیین قرار دهد.

عوامل موثر بر رضایت شغلی

عوامل سازمانی : حقوق و دستمزد، ترفیعات، خط مشی های سازمانی

عوامل محیطی: سبک سرپرستی، گروه کاری، شرایط کاری

عوامل فردی: میزان مسئولیت، اقدامات کاری، بازخورد

گرینبرگ و همکارانش نیز به دو نوع رضایت شغلی اشاره کرده اند یکی رضایت درونی که اشتغال به کار، مشاهده پیشرفت و یا تحقق برخی مسئولیت های اجتماعی به فعلیت رساندن استعداد ها و رغبتهای فردی به انسان دست می دهد و دیگری رضایت بیرونی است که با وضغ اشتغال ارتباط دارد و هر لحظه در تغییر و تحول است. از مقایسه نظریه هرزبرگ و نظریه گرینبرگ اینگونه بر می آید که در هر دو صورت قضیه یک مسئله را به اشکال متفاوتی مطرح ساخته اند...