مقاله مقایسه كتاب معانی زیباشناسی سخن پارسی- كزازی با كتاب معانی - سیروس شمیسا

مقاله مقایسه كتاب معانی زیباشناسی سخن پارسی- كزازی با كتاب معانی - سیروس شمیسا مقاله مقایسه كتاب معانی زیباشناسی سخن پارسی- كزازی با كتاب معانی - سیروس شمیسا

دسته : زبان و ادبیات فارسی

فرمت فایل : word

حجم فایل : 45 KB

تعداد صفحات : 67

بازدیدها : 363

برچسبها : دانلود مقاله

مبلغ : 4500 تومان

خرید این فایل

مقایسه كتاب معانی زیباشناسی سخن پارسی كزازی با كتاب معانی سیروس شمیسا

بخشهایی از متن:

شناختگی نهاد: گاه نهاد را شناخته (معرفه) می آورند.

1- شناختگی به شناسه: اگر سخنور بخواهد از خود یا شنونده یا دیگری خبر بدهد نهاد را با شناسه، شناخته می گرداند.

الف: نخست کس:

ما بیغمان مستِ دل از دست داده ایم         همه از عشق و همنفس جام باده ایم

ب: دوم کس:    

تو در عالم نمی گنجی، زخوبی؛          مرا هرگز کجا گُنجی در آغوش؟

گاه شناسه «تو» شنونده ای ویژه و یگانه را نیست؛ هرکس را که روی سخن او با بتواند بود،
در بر می گیرد. در این بیت از جامه ای، هر گمراه فریفته ای را که دل به فریبهای گیتی خوش کرده باشد، برادران تو بیچاره در ثری رفتند

تو همچنان، زسر کبر، بر ثریایی!

پ: دیگر کس: دیگر کس را به شناسه شناخته آورد که شناسه را مرجعی باشد؛ و آن مرجع پیشتر در سخن آورده شده باشد.

الف: هنگامی که مرجع پیش از شناسه آورده شده باشد.

آباد به توست خانه، چون رفتی              او روی نهاد سوی ویرانی

ب: هنگامی که مرجع آشکارا پیش از شناسه آورده نشده باشد. در این هنگام واژه ای پیش از شناسه آورده شده است که مرجع نیست. لیک به گونه ای آن را فرایاد می آورد.

رقعنده ذرّه ذرّه هستی، به شوق دوست آن هم نیایشی است که شوق ذوق اوست

پ- گاهی شناسه آورده می شود، بی آنکه پیش از آن مرجعی در سخن یاد شده باشد. این کاربرد شناسه زمانی شدنی و پذیرفتنی است که مرجع نیک آشکار و از پیش دانسته باشد.

بنده را سیر دار و پوشیده؛        چون به کار تو هست کوشیده

جان دهد بنده، چون دهی نانش       جان گرامی بود، مرنجانش

رزق بر اهل خانه تنگ مکن!         روزی او می دهد؛ تو جنگ مکن

2- شناختگی نهاد به نام: گاه نهاد را به نام (عَلَم) شناخته می آورند.

...

فعل جمع

1- وقتی كه فرصت تنگ باشد. منتظر كسانی هستیم كه از جایی خارج شوند و یكی می گوید: آمدند!

2- هرگاه مسند الیه بسیار آشكار باشد ß حسن را گرفتند و بردند زندان!   نظر شمیسا

3- اگر تكیه روی گزاره باشد نه نهاد ß پیرمردی را گفتند: چرا زن نكنی!   نظر شمیسا

4- كرامت از ذكر مسند الیه و تحقیر آن ß ماشینش را دزدیدند.       نظر شمیسا

5- مصلحت پنهان كردن اسم مسند الیه باشد (مثلاً ترس یا احتیاط)

در می خانه ببستند خدایا مپسند        كه در خانه تزویر و ریا بگشایند

تنكیر مسند الیه

1- اگر تكیه بر مسند باشد نه مسند الیه       یكی (مردی) می گفت امشب برق می رود.

2- اگر قصد پنهان كردن هویت مسند الیه باشد.              نظر شمیسا

3- تعظیم و مبالغه                           نظر شمیسا

4- تقلیل و تحقیر                            نظر شمیسا

5- برای بیان نوع                 [مثال برای انواع تنكیر مسند الیه]

1- یكی بر سر شاخ وبن می برید         خداوند بستان نظر كرد و دید

2- دانشجویی به من گفت

3- مگر بویی از عشق مستت كند          طلبكار عهدالستت كند

4- در آتش ار خیال رخت دست می دهد     ساقی بیا كه نیست زدوزخ شكایتی

5- نادری پیدا نخواهد شد امید             كاشكی اسكندری پیدا شود

خبر: كلام خبری ذاتاً احتمال صدق و كذب دارد چه ممكن است بعضی قرائن در كار باشد كه بواسطه آن جمله را دروغ محض یا راست محض بدانیم.

جمله خبریه ذاتاً  قابل صدق و كذب است. [نظر هُمایی، شمیسا، كزازی]

خبر: جمله خبری هم ایجابی می تواند بود، هم سلبی اگر در جمله ای انجام نشدن كاری یا نداشتن صفتی به كسی یا چیزی بازخوانده شود. آن جمله همچنان، جمله خبری خواهد بود.  [نظر كزازی]

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست    در حق ما هرچه گوید، جای هیچ اكراه نیست.

خبر: جمله خبری دارای دو بخش نهاد، گزاره است.

خبر: 1- خود مخاطب از مضمون جمله آگاه است.

2- نسبت به مضمون خبر حالت انكار ندارد. (شك و تردید)

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید